در مقاله ای که در پیش روی دارید تحقیقات مختصیر هستش در باره ایجاد فرقه بابیه میباشد که توسط سربازان قرارگاه پژوهش پیروان موعود تهیه شد است
در میان اهالی علم و دانش ، دوگروه برای خود مسکین و برای دیگران خطرناک اند:
آنان که چیزی را رد میکنند در حالی که در آن تخصص ندارند .
آنان که بر باور خود اصرار میورزند بدون این که نظر مجالفان را دیده و فهمیده باشند.
پیش سخن
به راستی انتظار سخت است، آن هم در سخت ترین دوران ، دوران تا ریک غیبت، دورانی که دزدان راه، از کمی یاران باوفا و صدها نابسامانی دیگر سو استفاده نموده و همه هستی انسان ها را به تاراج میبرند.
آیا نباید بفکر راهنما بود؟
آیا نباید چشم به راه تابش آن آفتاب هستی شد؟
در دنیای پر زرق و برق امروز ، انسانها درکنار بدست آوردن آسایش و رفاه نیازمند حفظ عقاید دینی خود نیز هستند.
چرا امروزه فرق عرفانی زیاد شده است ؟
آیا این فرقه ها اساس الهی در آن وجود دارد؟
چرا همه سعی میکنند با مسیر هایی غیر دینی و بعضی ظاهرا دینی به سعادت و آرامش برسند؟
آیا به نظر شما سعادت در غیر دین است؟
در باره بهاییت و تاریخ آن سخنهای فراوانی گفته و نوشته شده است ، تا حدی که برخی به تحقیقاتی برای رد کردن و برخی برای حفظ ان .
در این مجال قرار است که بحث ریشه ای ( در حد توانمان ) برای شما انجام بدهیم که اساسا چرا یهاییت ایجاد و برای چه تا امروز پایدار مانده است ، ایا برحق بود که حفظ شد یا انکه برحق نشان دادند و حفظش کردند.
برای پاسخ به این سوال که چرا بهاییت شکل گرفت و چه کسانی برای شکل گرفتن این عقیده ننگین قدم برداشتند قدم به قدم با ما همراه باشید.
ما بر آن نیستیم که بگوییم اینها چه میگویند بلکه خواستیم در این بحث به این نکات برسیم که علل ایجاد این فرقه ها چند مسئله جزئی اما مهم است:
الف : بدست آوردن مقام و منسب دنیا.
ب : باز کردن دکانهایی برای مقابله مکتب حقه تشیع.
ج : زدن ریشه اعتقادات اصیل الهی و جازدن تفکرات الحادی.
ان شا الله در این مجال قصد بران است که در باره علل و تاریخچه ای از سیر شکل گیری این فرقه ضاله رو برسی کنیم و در مجال دیگر با داشتن پایه ای محکم به بحث در باره خود بهاییت بپردازیم
لازم است با مقدمه ای در باره حضرت مهدی دفتر نخست را آغاز کنیم
مجال نخست
تاریخچه ای کوتاه از تولد تا آغاز غیبت صغری
حضرت مهدی در سال ۲۵۵- و به نقلی ۲۵۶ ه.ق بدنیا آمدند. در سال ۲۵۹ ه .ق با شهادت پدربزرگوارشان امامت ایشان آغاز و از این زمان تا سال ۳۲۹ ه.ق که توقیعی به جناب ابولحسن علی بن محمد سیمری میدهتد دوران غیبت صغری پایان یافته و دوران نیابت خاصه بسته شد. ( این تاریخ را به یاد داشته باشد )
منابع شیعه و اهل عامه این واقعه تاریخی را ثبت و ضبط کرده است و انکاری بر ان ندارند.
نمونه از اهل عامه نمونه هایی ذکر میکنیم :
۱٫ ابن اثیر جزری (م ۶۳۰ق) در الکامل فی التاریخ می نویسد:
«و فیها (سنة ۲۶۰ق) توفی الحسن بن علی بن محمّد و هو والد محمّد الذی یعتقدونه المنتظر بسرداب سامراء»([۱]).
۲٫ محمّد بن طلحه شافعی (م ۶۵۲ق):
«ابوالقاسم محمّد بن الحسن الخالص بن علی… هو المهدی الحجة الخلف الصالح…»([۲]).
۳٫ سبط ابن جوزی (م ۶۵۴ق):
«فصل فی ذکر الحجة المهدی. هو محمّد بن الحسن علی… و هو الخلف الحجة صاحب الزمان، القائم المنتظر و التالی، و هو آخر الائمة…»( [۳]).
۴٫ گنجی شافعی (م قرن هفتم قمری):
وی فصل آخر کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان را با عنوان «فی الدلالة علی جواز بقاء المهدی حیّا» تنظیم کرده و در این بخش، دلیلهای متعددی برای امکان زنده بودن و ادامه حیات امام مهدی علیه السلام بیان داشته است. وی می گوید همان گونه که عیسی و خضر و الیاس صدها سال است که زنده هستند، امکان زنده بودن امام مهدی نیز وجود دارد( [۴]).
۵٫ ابن خلکان (م ۶۸۱ق):
«ابوالقاسم محمّد بن الحسن العسکری بن علی الهادی… ثانی عشر الائمة الاثنی عشر علی اعتقاد الامامیة المعروف بالحجة… کانت ولادته یوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس و خمسین و مائتین…»([۵]).
۶٫ علی بن محمّد بن صباغ مالکی (م ۸۵۵ق):
وی باب دوازدهم کتاب الفصول المهمه را با این عنوان ذکر کرده:
«فی ذکر ابی القاسم محمّد الحجة الخلف الصالح ابن ابی محمّد الحسن الخالص».
نویسنده در این فصل، دلایلی را در اثبات حیات و زنده بودن امام مهدی(عج) ذکر کرده است( [۶]).
۷٫ شمس الدین ذهبی (م ۷۴۸ق):
وی در چهار کتابش تولد محمّد بن الحسن العسکری علیه السلام را یاد کرده است؛ از جمله در العبر فی خبر من غبر می نویسد:
الحسن بن علی الجواد بن محمّد… احد الائمّة الاثنی عشر الذین تعتقد الرافضة فیهم العصمة و هو والد المنتظر محمّد، صاحب السرداب»( [۷]).
۸٫ سید مؤمن شبلنجی (م ۲۹۰ق) در نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار می نویسد:
«فصل فی ذکر مناقب محمّد بن الحسن الخالص بن علی… امّه امّ ولد… و کنیته ابوالقاسم…»( [۸]).
۹٫ سلیمان بن ابراهیم القندوزی (م ۱۲۹۴ق):
«فالخبر المعلوم المحقّق عند الثقاة انّ ولادة القائم علیه السلام کانت لیلة الخامس عشر من شعبان سنة خمس و خمسین و مائتین فی بلدة سامراء…»([۹]).
۱۰٫ خیر الدین زرکلی (م ۱۳۹۶ق):
«محمّد بن الحسن العسکری (الخالص) بن علی الهادی، ابوالقاسم: آخر الائمّة الاثنی عشر عند الامامیّة و هو المعروف عندهم بالمهدی، و صاحب الزمان، و المنتظر، والحجة و صاحب السرداب، ولد فی سامرّاء و مات ابوه و له من العمر نحو خمس سنین…»( [۱۰])
**** قسمت دوم ****
[۱۰] زرکلی، الاعلام، ج ۶، ص ۸۰٫
[۱] .( مهدی پیشوایی – سیره پیشوایان ، ص ۶۷۵)
* وأخبرنا جماعة عن أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قال: حدثنی أبو محمد الحسن بن أحمد المکتب قال: کنت بمدینة السلام فی السنة التی توفى فیها الشیخ أبو الحسن علی بن محمد السمری قدس الله روحه فحضرته قبل وفاته بأیام فأخرج إلى الناس توقیعا نسخته: «یا عَلىّ بن محمّد السَّمرى أعظَمَ اللّه أَجرَ اخوانِکَ فیکَ: فَاِنّک مَیّت ما بَینک و بین سِتّة أیّام، فَاجمَع أمرَکَ، و لا تُوصِ الى أحد فَیَقوم مَقامَکَ بَعدَ وفاتِکَ، فَقَد وَقَعَتِ الغیبةُ التّامَّة، فلا ظُهُورَ الاّ بَعدَ اذنِ اللّه تَعالى ذِکرُه، و ذلک بَعدَ طوُل الأمَدِ و قَسوَة القلوب وامتَلاء الارضِ جَوراً و سَیأتى شیعَتى مَن یَدّعى المشاهَدَة، ألا فَمَن ادَّعى المُشاهَدَة قَبلَ خُروجِ السُّفیانىّ و الصَّیحة فَهُو کَذّاب مُفتر ولا حول ولا قوة إلا بالله العلی العظیم “. قال: فنسخنا هذا التوقیع وخرجنا من عنده فلما کان الیوم السادس عدنا إلیه وهو یجود بنفسه، فقیل له: من وصیک من بعدک ؟ فقال: لله أمر هو بالغه وقضى فهذا آخر کلام سمع منه رضی الله عنه وأرضاه. ک: الحسن بن أحمد المکتب مثله.»
بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۶۰، ح ۷؛ احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۲۹۷٫
نظرات شما عزیزان:
بیانیه ای جهت دعوت از دکتر سعید جلیلی در انتخابات از طرف فعالین رسانه ای و وبلاگ نویسان استان اصفهان منتشر شده است.
در صورت تمایل نسبت به امضای آن اقدام فرمایید.
jalili-isf.blog.ir
یا علی